عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : سه شنبه 17 تير 1393
بازدید : 2380
نویسنده : TAROKH

بوی ماه مهر

باز آمد بوی ماه مدرسه

*بوی بازی های راه مدرسه**

*-* بوی ماه مهر ماه مهربان

***بوی خورشيد پگاه مدرسه

*-* از ميان کوچه های خستگی

***می گريزم در پناه مدرسه

*-* باز می بينم ز شوق بچه ها

***اشتياقی در نگاه مدرسه

*-* زنگ تفريح و هياهوی نشاط

***خنده های قاه قاه مدرسه

*-* باز بوی باغ را خواهم شنيد

***از سرود صبحگاه مدرسه *

-* روز اول لاله ای خواهم کشيد*

**سرخ بر تخته سياه مدرسه *

-* قیصر امینپور *-*

 

 

 

باران

باز باران ,با ترانه,

با گهرهای فراوان,

می خورد بر بام خانه,

یادم آرد روز باران,

گردش یک روز دیرین,خوب و شیرین,

توی جنگلهای گیلان,

کودکی ده ساله بودم,

شاد و خرم,

نرم و نازک,

چُست و جابک,

با دو پای کودکانه,

می دویدم همچو آهو,

می پریدم از سر جو,

دور می گشتم ز خانه,

می شنیدم از پرنده,

از لب باد وزنده,

داستانهای نهانی,

رازهای زندگانی,

برق چون شمشیر بُرّان,

پاره میکرد ابرها را,

تندر دیوانه غرّان,

مشت می زد ابرها را,

جنگل از باد گریزان,

چرخها می زد چو دریا,

دانه های گرد باران,

پهن می گشتند هرجا,

سبزه در زیر درختان,

رفته رفته گشت دریا,

توی این دریای جوشان جنگل وارونه پیدا,

بس گوارا بود باران,

به!چه زیبا بود باران ,

می شنیدم اندر این گوهر فشانی,

رازهای جاودانی,

پندهای آسمانی,

بشنو از من کودک من,

پیش چشم مرد فردا,

زندگانی خواه تیره خواه روشن,

هست زیبا هست زیبا هست زیبا,

*گلچین گیلانی*

 

 

 

رنج و گنج

برو کار می‌کن، مگو چیست کار ,

برو کار می‌کن، مگو چیست کار

*که سرمایه‌ی جاودانی است کار

*نگر تا که دهقان دانا چه گفت

*به فرزندگان چون همی خواست خفت*که :

« میراث خود را بدارید دوست*

که گنجی ز پیشینیان اندر اوست

*من آن را ندانستم اندر کجاست

*پژوهیدن و یافتن با شماست

*چو شد مهر مه، کشتگه برکنید

*همه جای آن زیر و بالاکنید

*نمانید ناکنده جایی ز باغ

*بگیرید از آن گنج هر جا سراغ »

*پدر مرد و پوران به امید گنج

*به کاویدن دشت بردند رنج

*به گاوآهن و بیل کندند زود

*هم اینجا، هم آنجا و هرجا که بود

*قضا را در آن سال از آن خوب شخم

*ز هر تخم برخاست هفتاد تخم

*نشد گنج پیدا ولی رنجشان

*چنان چون پدر گفت،

شد گنجشان.

محمد تقی بهار

 

 

دو کاج

در کنار خطوط سیم پیام*

خارج از ده ، دو کاج ، روییدند*

سالیان دراز ، رهگذران*آن دو را چون دو دوست ، می دیدند*

روزی از روزهای پاییزی*

زیر رگبار و تازیانه ی باد*

یکی از کاج ها به خود لرزید*

خم شد و روی دیگری افتاد*

گفت ای آشنا ببخش مرا*

خوب در حال من تامّل کن*

ریشه هایم ز خاک بیرون است*

چند روزی مرا تحمل کن*

کاج همسایه گفت با تندی*

مردم آزار ، از تو بیزارم*

دور شو ، دست از سرم بردار*

من کجا طاقت تو را دارم؟*

بینوا را سپس تکانی داد*

یار بی رحم و بی محبت او*

سیم ها پاره گشت و کاج افتاد*

بر زمین نقش بست قامت او*

مرکز ارتباط ، دید آن روز*

انتقال پیام ، ممکن نیست*

گشت عازم ، گروه پی جویی*

تا ببیند که عیب کار از چیست*

سیمبانان پس از مرمت سیم*

راه تکرار بر خطر بستند*

یعنی آن کاج سنگ دل را نیز*با تبر ، تکه تکه ، بشکستند

****محمد جواد محبت****

 

 

ای نام تو بهترین سر آغاز

ای نام تو بهترین سر آغاز,

بی نام تو نامه کی کنم باز*

ای یاد تو مونس روانم ,

جز نام تو نیست بر زبانم *

هم غصه ی نا نموده دانی ,

هم نامه ی نا نوشته خوانی *

از ظلمت خود رهایی ام ده ,

با نور خود آشنایی ام ده.

*نظامی*

 

 

شعر دوران مدرسه کتاب خوب

من یار مهربانم,

دانا و خوش بیانم,

گویم سخن فراوان,

با آنکه بی زبانم,

پندت دهم فراوان,

من یار پنددانم,

من دوستی هنرمند,

با سود و بی زیانم,

از من مباش غافل,

من یار مهربانم,

(عباس یمینی شریف)

 

 

قصه ی مادر

مادر بیا که خواب,چشم مرا گرفت,

در زیر پلک من,آهسته جا گرفت,

با دست مهربان,دست مرا بگیر,

یک بوسه ام بده,از من دو تا بگیر,

در گوش من بگو,با آن صدای خوش,

آرام قصه ای,از قصه های خوش,

یک مادر و پدر,با بچه های خوب,

در یک جهان پاک,با یک خدای خوب.

 

 

نماز

سحر طی شد موذن بانگ برداشت,

ز جا برخیز هنگام نماز است,

ز هر گلدسته ای آواز برخاست,

در رحمت به روی خلق باز است,

اگر خواهی نشاط صبحدم را,

به آداب مسلمانی وضو کن,

ز آب پاک جان را روشنی ده,

به سوی قبله با اخلاص رو کن,

چه خوش باشد که با یاد خداوند,

تمام لحظه هایت گیرد آرام,

چه خوش باشد نماز پنجگانه,

به صبح و ظهر و عصر و مغرب و شام,

*محمد جواد محبت*

 

 

 



:: برچسب‌ها: شعر ,
تاریخ : شنبه 14 تير 1393
بازدید : 210
نویسنده : TAROKH

ای کـــــــــــــــــــــــــاش  به تک تک آرزو هایم میرسیدم!

ای کاش میتوانستم به دیگران هم مثل چشم هایم اعتماد کنم!

ای کاش هیچ وقت سکوت نمیکردم!

ای کاش هیچ وقت امروزم را به فردا نمینداختم!

ای کاش هیچ وقت نمیگفتم ... ( ای کـــــــــاش ) .

ای کاش هیچ وقت روز های خوش مدرسه ام به پایان نمیرسید.

ای کاش میشد همه ی حرف های دلم را بزنم!

ای کاش اصلا بزرگ نمیشدم و در همان کودکی میماندم و در رویا های شیرین کودکانه پرسه میزدم.

ای کاش میتوانستم سختی هایی که مادرم برای ما تحمل کرد را یه روزی جبران کنم.

ای کاش میتوانستم دوری از خانواده را تحمل کنم!

ای کاش کسی مرا درک میکرد.

ای کاش از مرگ نمیترسیدم.

 ای کاش خدا قدیم ها رو بر میگردوند!

 

 

ای کــــــــــــــــــــــــاش ...



:: برچسب‌ها: ای کــــــــــــــــــــــــاش , , , ,
به وبلاگ من خوش آمدید.

نظر شما در مورد وبلاگم چیه؟

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان SMS و آدرس supersms.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 8
بازدید ماه : 60
بازدید کل : 1039
تعداد مطالب : 76
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


شارژر همراه پاور بانک

RSS

Powered By
loxblog.Com